جنگ قیمتی در بازار آهن؛ سرنوشت مبهم قیمت ورق در سایه نوسانات ارزی


در شرایطی که اقتصاد ایران درگیر چالشهای متعددی مانند افت شاخص بورس، نوسانات شدید نرخ ارز و تورم فزاینده است، بازار آهنآلات نیز وارد فاز تازهای از جنگ قیمتی شده است. در این میان، قیمت ورقهای فولادی بهعنوان یکی از اقلام پرمصرف، به نقطه تمرکز جدید تحلیلها و پیشبینیهای اقتصادی تبدیل شده است.
روند متناقض بازار آهن – با افزایش نرخ محصولات نهایی از جمله قیمت ورق، میلگرد و تیرآهن، در کنار افت محسوس مواد اولیه مانند شمش و آهن اسفنجی – از بروز یک بینظمی در زنجیره تولید فولاد خبر میدهد. کارشناسان این وضعیت را نه یک تحول طبیعی، بلکه نتیجه آشفتگی ساختاری در بازارهای بالادستی و پاییندستی فولاد میدانند.
قیمت ورق در مسیر صعود؛ افت مواد اولیه مانعی برای اصلاح نشد
در هفتههای اخیر، قیمت برخی محصولات نهایی از جمله ورقهای فولادی افزایش قابلتوجهی داشته است. در حالیکه قیمت ورق در برخی بازارها رشد ۳۰۰ تا ۵۰۰ تومانی داشته، قیمت شمش در بورس کالا حدود ۱.۸ درصد و آهن اسفنجی نیز بیش از ۴ درصد کاهش یافته است.
این روند معکوس، نتیجه چند عامل است: افزایش هزینههای تولید، اختلال در زنجیره تأمین انرژی، محدودیتهای حملونقل و فشارهای ناشی از قیمت ارز. با اینکه افت نرخ مواد اولیه باید به کاهش قیمت نهایی منجر شود، اما در عمل، قیمت ورق نهتنها کاهش نیافته، بلکه با رشد نسبی همراه بوده است.
آیا صلح سیاسی میتواند جنگ قیمتی را پایان دهد؟
با کاهش تنشهای منطقهای، بسیاری انتظار داشتند بازار آهنآلات – از جمله قیمت ورق – به سمت ثبات حرکت کند. اما در واقعیت، جهش دوباره دلار از محدوده ۸۳ به ۹۲ هزار تومان و صعود قیمت طلا، نهتنها روند نزولی در پی نداشت، بلکه باعث شد قیمت ورق و سایر محصولات فولادی تحت تأثیر جو روانی بازار، مجدداً افزایش یابد.
در این میان، رشد تقاضای احتیاطی و تلاش نوردکاران برای جبران افزایش هزینهها، قیمتها را بالا نگه داشتهاند. حتی افزایش عرضه میلگرد در بورس کالا نیز نتوانست مانعی در برابر این روند باشد.
آینده قیمت ورق؛ ثبات کوتاهمدت یا التهاب طولانی؟
پیشبینی بازار آهن بهویژه برای قیمت ورق، بیش از گذشته دشوار شده است. رکود در صنعت ساختوساز، کاهش تقاضای واقعی و افت قدرت خرید، ممکن است در کوتاهمدت مانع جهش شدید قیمت شود. اما تداوم نوسانات ارزی و افزایش محدودیتهای زیرساختی در بخش انرژی میتواند مسیر قیمتها را دوباره صعودی کند.
از سوی دیگر، کاهش قیمت مواد اولیه ممکن است باعث کاهش تولید شود. اگر عرضه ورق محدود گردد، احتمال جهش مجدد در قیمت ورق بهوجود خواهد آمد. همچنین با توجه به رکود در بورس و عدم موفقیت ابزارهای مالی در جذب نقدینگی، احتمال بازگشت سرمایهها به بازار کالاهای فیزیکی از جمله ورق فولادی وجود دارد.
بازار آهن در تقاطع تصمیمگیریهای کلان اقتصادی
با کنار رفتن نسبی سایه جنگ، انتظار میرفت بازار به تعادل برسد. اما تجربه نشان میدهد تا زمانیکه سیاستگذاریهای کلان، از جمله در حوزه قیمتگذاری و انرژی، بهدرستی اصلاح نشوند، نباید انتظار داشت قیمت ورق و دیگر محصولات فولادی به ثبات برسند.
به باور کارشناسان، ادامه تولید پایدار فولاد در کشور نیازمند بازنگری عمیق در سیاستهای حمایتی، تأمین انرژی و سیستم قیمتگذاری است. در غیر اینصورت، جنگ قیمتی در بازار آهن همچنان ادامهدار خواهد بود؛ حتی اگر دیگر هیچ جنگی در منطقه وجود نداشته باشد.